تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان اینجا همه چی درهمه و آدرس sisi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
شما دوس دختر دارید
.
.
.
.
ولی فکرتـون همش پیشه منه
زشته بخدا اینجوری منم احساس گناه میکنم
به سهم خودتون راضی باشید
يه ليوان از كابينت بردار
- خب
بندازش زمين
- خب
شيكست؟؟
- نهگلایه های یک پسر از دخترا :
همه جوره باهاتون هماهنگ شدیم
موهاتونو بلند کردید،موهامونو بلند کردیم
ابروهاتونو برداشتید،ابروهامونو برداشتیم
دماغتونو عمل کردید،دماغمونو عمل کردیم
صورتتونو بند انداختین،صورتمونو بند انداختیم
موهاتونو مش کردید، موهامونو مش کردیم
.
.
.
.
ولی خداییش ساپورت خیلی تنگه :|
بچه فامیلمون اوقات فراغتشو با کلاس پیانو و تبلتش پرمیکنه
ما بچه بودیم :
با بالش خونه میساختیم یه ذره نون و آب برمیداشتیم ساعتها میرفتیم اون تو
پسره ﺭﻭ ﻭﺍﻟﺶ ﻧﻮﺷﺘﻪ:
ﻣﻦ ﮐﺴﯽ ﺍﻡ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻫﺮ ﻧﻔﺴﻢ 10ﻧﻔﺮ ﻣﯿﻤﯿﺮﻧﺪ!!
.
.
.
.
.
ﺑﺮﺍﺵ ﻧﻮﺷﺘﻢ :
ﺧﺎﮎ ﺗﻮ ﺳﺮﺕ ﺧﺐ ﻣﺴﻮﺍﮎ ﺑﺰﻥ !...
ﺑﯿﺸﻌﻮﺭ ﺑﻼﮐﻢ ﮐﺮﺩ
ما هيچوقت سعي نميکنيم جذاب باشيم!
بلکه اين جذابيته
که سعي ميکنه باما باشه!
.
.
عجب جمله ي سنگيني بود
ديسک کمر گرفتم
اگه عاشقی به توصیه های زیر گوش بده:
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ای نا قلا حالا طرف کی هست؟؟؟؟
به عمه بگو بینم ملاقهمند کی شدی
یکی از فانتزیام اینه با یه اسلحه خفن برم بانک به همه بگم: بخوابید رو زمین
.
.
.
.
.
.
هیچی دیگه خودمم همونجا کپه مرگمو بزارم! :|
اینجا ک همسایه های بساز بفروشمون نمیزارن با سر و صدا هاشون بخوابیم که :|
ﻣﻦ ﺍلآﻥ ﺭﻓﺘﻢ ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽ...
.
.
.
ﺍﻳﻨﻢ ﺑﺪﺯﺩ...
ﻧﻪ ﺟﻮﻥ ﻣﻦ ﮐﭙﯽ ﮐﻦ ﻋﺰﻳﺰﻡ... ﺗﻌﺎﺭﻑ ﻧﮑﻨﯽ ﻳﻪ ﻣﻮﻗﻊ...
يه بار واسه يه بنده خدايي الگو شدم كلا زندگيش به فــــــــــنا رفت
از اون به بعد ياد گرفتم واسه همه درس عبرت باشم
بعله همچین ادم متشخصیم بنده
امروز بلاخره موفق شدم کاری کنم خونوادم بهم افتخار کنن
بله امروز موهامو کوتا کردم و خونوادم بهم افتخار کردن فقط یه مشکلی هست ازعصر گیر دادن برو حموم هنوز مقاومت کردم
برام دعا کنید بتونم مقاومتم حفظ کنم
دختر:تو لیاقت عشق منو نداشتی،بای
پسر:تو دیگه حرف از لیاقت نزن،بای
دختر:آره لیاقتت همون gf قبلیت بود،بای
پسر:به خاطر اخلاق گندت گذاشتمت کنار،بای
دختر: مگه چکار کردم؟؟بای
پسر:چکار کردی؟چکارکردی؟!!!بای
دختر: آره بگو چکار کردم مگه؟بای
بای پسر:حوصله ندارم گلم،بای
دختر:چرا عشقم،بای
پسر:خسته ام سرم درد میکنه ، بای
دختر: پس بخواب عشقم فعلا استراحت کن، بای
پسر: باشه،ببخش،بوس،بای
دختر: دوستت دارم فدات،مواظب خودت باش،بای
شمام بسه دیگه،برو بینم، بای!!!!!!!!!!!!!
یعنی ی مشت روانیییییییییی دور هم جمع شدن و تشکیل مملکت دادن بای :)
ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻡ ﺑﻪ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﻣﯿﮕﻢ ﯾﻪ ﮐﺎﺭﺕ ﺷﺎﺭﮊ ﺑﺨﺮ ﻭﺍﺳﻢ ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻢ ﭼﺮﺍ ﯾﻬﻮ ﺁﻧﺘﻦ ﮔﻮﺷﯿﺶ ﺭﻓﺖ ﻣﻦ ﻫﯽ ﻣﯿﮕﻔﺘﻢ ﺍﻟﻮﻭ ﺍﻟﻮﻭ…
ﺑﺎﺑﺎﻡ ﻣﯿﮕﻔﺖ: ﻫﯽ ﺍﻟﻮﻭ ﺍﻟﻮﻭ ﻧﮑﻦ ﺍﺻﻼ ﺻﺪﺍﺕ ﻧﻤﯿﺎﺩ !
.
.
.
.
.
ضد حال یعنی می نویسی
«با تمام وجود دوستت دارم»
رو مانیتور میبینی
«fh jlhl, [, n n, sjj nhvl»!!
ینی ته مونده اعصابو بالا میکشه این کیبورد
دختر : برو گمشو دیگه نمیخوام ببینمت
پسره : نه … تورو خدا … تنهام نذار … بی تو میمیرم !
دختر : به جهنم … ول کن دستمو !
پسره با گریه : بی تو دنیا برام معنی و مفهوم نداره !
دختر : به درک … من ازت خوشم نمیاد … بفهم …
مامان دختره : پاشو لنگ ظهره
سرخاك من اوني كه بيشتر از همه اذيت كرد...
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
اولن خدا نكنه من بميرم ، زبونتو گاز بگير... :l
دومن غلط كرده كسي بخواد منو اذيت كنه،
تا حالشو نگيرم نميميرم... :|
سومن من تا حلواي شما رو نخورم جايي نميرم
ذلیل شده های چش سفید ...!
پسري عاشق دختري شده بود ولی دختر هميشه به او جواب رد ميداد!
يک شب پسر تصميم گرفت عشق خودش را به دختر ثابت کند به دختر گفت: يا مال من باش يا خودکشي ميکنم!...
دختر سر حرفش بود و باز هم جواب منفی داد ... پسر بعد از شنيدن جواب منفي به خودش بنزين تزريق کرد و تا چند هفته به کما رفت.
بعد از مدتها بهوش آمد و در همان لحظات اولیه پس از به هوش آمدن دختر را بالاي سرش ديد که به ملاقاتش آمده بود اما.......
عشق آن پسر به نفرت تبديل شده بود چاقوي جراحي را برداشت تا دختر را بکشد در راهروی بيمارستان دنبال دختر ميدويد
تا اینکه در انتهای سالن بيمارستان دختر را گرفت....... آقا.... چشمتون روز بد نبینه تا چاقو جراحي رو برد بالا که بزنه به قلب دختره يهو پسره بنزين تموم کرد!!!!
حالا پمپ بنزينم اون نزديکيا نبود هيچي ديگه.....
هيچکسم تو اين گروني بهشون بنزين نداد دختره خيلي شانس آورد ....... خلاصه .....
اگه فحش بدید دیگه داستان براتون نیگم
عمم گنا داره
و
به روحم هيچ اعتقادي ندارم!
پسره پست گذاشته از آدمای شهر بیزااااااارم....
.
.
.
.
.
.
منم کامنت گذاشتم خب برگرد دهاتتون
.
.
.
.
.
.
بله درست حدس زدید بلاک شدم!
من در کشور ایران زندگی میکنم کشوری که مردمانش میگویند:
مرگ بر امریکا هه هه ولی خودشان آرزوی یکبار دیدن امریکا را دارند
هه هه هه بلی من در این جور جایی زندگی میکنم :(
دیروز ساعت 12 ظهر از خواب پا شدم و از اونــجایی که کســی خونــه نبود
رفتم یه املت درست کردمو خوردم !
عصر هم یه کیــک و نوشــابه زدم به بدن !
حدودا ساعت 6 بعد از ظهر بود ، داشتم تی وی میدیدم که مامانــم زنگیــدو گفت شب بیــا خونه خالت که افطار دعوتـــیم !!
اون موقع بود که مــن تازه فهمــیدم ماه رمضانه و من روزه ام !
خلاصـــــــه روز خوبی بــود کیف کردم
خدا نصیبتون کنه
هااااااا حالا خوبه کامنت دست شما افتاد
اگه نونمون دست شما بود تا الان از گشنگی مرده بودیم که
میخندی خجالت بکش کامت بزار
من قسم میخورم الان واسه هر پست صفحه ای اول حداقل یک کامنت بذارم....
هاهاهاهاهاها
خب حالا که قسم خوردی بدو برو کامنت بذار یکی به قسمش عمل نکرد
الان دامارون افریقای از نوع نژاد وحشیش داره ماچش میکنه برو بینم چه میکنی
اومدم خونم دیدم شوهرم شام درست نکرده !
عصبی شدم گفتم ضعیــــــــفه چرا شام نداریم و سرمو محکم زدم کنـج دیوار و رفتم بزنمش ...
یهو یادم اومد من که شوهر ندارم :| !
مداد نوکی و اگه برعکس کنی چی میشه؟؟؟؟!!!!!!
.
.
.
.
.
بعلهههههههه نوکاش میریزه!!!
شماره بابات چنده؟؟؟!!!!
هیچی نگو!!!ســــاکــــت!!!هیــــــــــــــــس
ش
م
ا
ر
ه
بابات
چ
ن
د
ه
منحـــرف مبتذل!!!!
مفاسد اجتماعی!!!!
اشــــــرار!!!
غرب زده!!!!
داعـــش!!!!
دیـــگه تسبیح جواب نمیده،کمـــربـــنــــدم کــــــــــــو!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟
ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﺷﯿﺸﻪ ﻫﺎ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ، ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﺭﻭﯼ ﺷﯿﺸﻪ ﯼ ﺑﺨﺎﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻧﻮﺷﺘﻢ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ، ﺁﺭﺍﻡ ﺁﺭﺍﻡ ﮔﺮﯾﺴﺖ..
.
.
.
.
ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﻫﻢ ﻧﻮﺷﺘﻢ : ﺩﻭﺳﺘﺖ ﻧﺪﺍﺭﻡ، ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﮔﺮﯾﺴﺖ !
ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﻪ ﻧﻮﺷﺘﻢ : ﺳﻼﻡ، ﺧﻮﺑﯽ ﺷﯿﺸﻪ؟ ﺑﺎﺯ ﮔﺮﯾﺴﺖ !
ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻢ ﺍﻓﺴﺮﺩﮔﯽ ﺩﺍﺭﻩ ﺩﯾﻮﻭﻧﻪ ...
بوخدا اصن یه وضعی بودا
تســـتِ شخصیــت، حتمـــأ انجــام بدیـــن
.
.
.
.
.
.
.
هرکـــی کـــامــنت نــده بی شخصیتـــه ...
حالا دیگه خود دانید